5 چیز که کسب و کارهای کوچک در استراتژی‌های بازاریابی خود اشتباه می‌کنند و چگونه از اشتباهات مشابه جلوگیری کنیم

فهرست مطالب

بازاریابی در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری برای مشاغل کوچک اهمیت دارد و ابزاری حیاتی برای افزایش سودآوری است. در واقع، طبق گفته HubSpot، شرکت‌هایی که تلاش‌های بازاریابی را در اولویت قرار می‌دهند، 13 برابر بیشتر احتمال دارد که بازده سرمایه گذاری مثبت (ROI) را ببینند.

با تحقیقات انجام شده توسط Promixa که نشان می‌دهد تا 60 درصد از بودجه‌های بازاریابی هدر می‌رود، کسب‌وکارهای کوچک جاه‌طلبی، که می‌خواهند مقیاس‌شان را افزایش دهند، نمی‌توانند رویکردی دو دلانه به کمپین‌های خود داشته باشند، و حتی می‌توان بهترین استراتژی‌های بازاریابی را که در نظر گرفته شده است، از مسیر خارج کرد. اشتباهات ساده‌ای که به راحتی می‌توان از آنها اجتناب کرد.

در اینجا برخی از رایج ترین اشتباهات بسیاری از مشاغل کوچک در رویکردهای بازاریابی خود و نحوه جلوگیری از افتادن در دام مشابه آورده شده است.

5 چیز که کسب و کارهای کوچک در استراتژی‌های بازاریابی خود اشتباه می‌کنند

فقدان اهداف روشن

تعیین اهداف بازاریابی، کلید موفقیت کلی کسب و کار است، و زمانی که به وضوح تعریف شده باشند، احتمال دستیابی به اهدافتان بسیار بیشتر است.

تحقیقات نشان می‌دهد بازاریاب‌هایی که اهداف تعیین می‌کنند، 376 درصد بیشتر احتمال دارد که نتایج موفقیت آمیزی ببینند. با این حال، بسیاری از صاحبان مشاغل کوچک از این جنبه مهم غفلت می‌کنند، اهداف را مبهم تعیین می‌کنند یا صرفاً بر روی منافع کوتاه مدت تمرکز می‌کنند.

تنظیم اهداف بازاریابی در راستای اهداف تجاری شما، به تلاش‌های بازاریابی شما یک حس واقعی از هدف، وضوح و جهت می‌دهد. همچنین باعث می‌شود تیم شما، با احساس موفقیت و انتظارات روشن در مورد اینکه چگونه می‌توانند به موفقیت کلی و اهداف بلند مدت شرکت کمک کنند، جلو برود.

برای هر کمپین اهداف واضح و قابل اندازه‌گیری و همچنین استراتژی کلی خود را تعیین کنید. پیاده‌سازی اهداف SMART (مشخص، قابل اندازه‌گیری، قابل دستیابی، مرتبط، محدود به زمان) روشی عالی برای اطمینان از شفاف بودن و اندازه‌گیری اهداف شما است که به شما امکان می‌دهد تا موفقیت بازاریابی خود را تا حد امکان دقیق پیگیری کنید.

غفلت از پژوهش مخاطبان هدف

بسیاری از صاحبان کسب‌وکارهای کوچک در مورد مخاطبان هدف خود مفروضاتی ایجاد می‌کنند و در انجام تحقیقات کامل شکست می‌خورند، و این اشتباه اساسی می‌تواند عواقب مهمی‌داشته باشد.

به دلایل مختلف، درک جمعیت‌شناختی، ترجیحات و رفتارهای مخاطبان هدف برای بازاریابی مؤثر، حیاتی است.

اولاً، شناخت مخاطبان به شما این امکان را می‌دهد که پیام‌های بازاریابی خود را با نیازها، علایق و نقاط دردسر خاص آن‌ها تنظیم کنید. این احتمال را افزایش می‌دهد که مخاطبان شما، با محتوا و پیشنهادات شما درگیر شوند.

علاوه بر این، درک جمعیت‌شناسی و اولویت‌ها به شما امکان می‌دهد بازاریابی خود را شخصی کنید و پیام‌های شخصی‌سازی شده بیشتر با مصرف‌کنندگان هم‌آوا می‌شوند و می‌توانند منجر به نرخ تبدیل بالاتر و وفاداری مشتری شوند.

برای اینکه واقعاً مخاطب خود را بشناسید و ارتباطات معنی‌داری بیشتری ایجاد کنید، از طریق تحقیق، مانند نظرسنجی، مصاحبه و تجزیه و تحلیل داده‌ها اقدام کنید. این به شما این امکان را می‌دهد که تصویر واضح و دقیقی از اینکه مشتریان شما چه کسانی هستند، به دنبال چه چیزی هستند و چگونه می‌توانید به طور موثر با آنها ارتباط برقرار کنید، به دست آورید.

نام تجاری و پیام ناسازگار

نام تجاری و پیام‌رسانی ناسازگار، قاتلان بی‌صدا رشد کسب‌وکارهای کوچک هستند و در عصر دیجیتال امروزی، که کسب‌وکارها تنها چند ثانیه فرصت دارند تا توجه مشتریان بالقوه را به خود جلب کنند، پیام‌رسانی مداوم غیرقابل مذاکره است.

بسیاری از صاحبان کسب‌وکار، نقش حیاتی پیام‌رسانی مداوم در ایجاد تمایز و ایجاد یک ارزش پیشنهادی منحصربه‌فرد را تشخیص نمی‌دهند و از تصاویر یا پیام‌هایی متناقض استفاده می‌کنند که با ارزش‌های برندشان همخوانی ندارد.

در حالی که پیام‌های متناقض ممکن است مانند یک مشکل سطحی برند به نظر برسد، ریشه‌های آن عمیق است و بر جنبه‌های مختلف یک کسب‌وکار تأثیر می‌گذارد. پیام‌های نام تجاری ترکیبی مستقیماً بر نتایجی مانند اعتماد مشتری، شناخت برند و در نهایت رشد درآمد تأثیر می‌گذارد.

بنابراین، دستورالعمل‌های واضح برند و یک چارچوب پیام‌رسانی یکپارچه ایجاد کنید که پیام‌ها، ارزش‌ها و لحن اصلی برند شما را مشخص می‌کند.

یک ممیزی جامع از تمام مواد بازاریابی، برای شناسایی ناسازگاری‌ها و انجام بررسی‌های فصلی برای ارزیابی اثربخشی پیام‌های خود و انجام تنظیمات لازم انجام دهید.

نادیده گرفتن فرصت‌های بازاریابی دیجیتال

آینده، دیجیتال است. با این حال، بسیاری از کسب و کارهای کوچک، همچنان مرتکب این اشتباه می‌شوند که رسانه‌های اجتماعی خود را نادیده می‌گیرند یا برای موتورهای جستجو بهینه سازی نمی‌کنند.

کسب‌وکارهایی که بر رشد بازاریابی دیجیتال سرمایه‌گذاری نمی‌کنند، فرصت‌های ارزشمندی را برای ارتباط با مخاطبان هدف خود و ایجاد وفاداری به برند از دست می‌دهند.

بازاریابی دیجیتال نه تنها به کسب و کارها اجازه می‌دهد تا بدون توجه به موقعیت فیزیکی خود به مخاطبان جهانی دست یابند، بلکه در مقایسه با کانال‌های بازاریابی سنتی مانند چاپ، تلویزیون یا رادیو، راه مقرون به صرفه‌تری برای تبلیغ محصولات و خدمات ارائه می‌دهد.

پلتفرم‌های تبلیغات آنلاین، مانند تبلیغات رسانه‌های اجتماعی یا تبلیغات گوگل می‌توانند به شما این امکان را بدهند که بودجه‌های خاص و مخاطبان را دقیقاً تعیین کنید و منابع هدر رفته را به حداقل برسانید.

با ادغام استراتژی‌های بازاریابی دیجیتال، از جمله بازاریابی رسانه‌های اجتماعی، بازاریابی محتوا و سئو، در ترکیب بازاریابی کلی خود، می‌توانید فرصت‌های قابل توجهی برای رشد و موفقیت باز کنید.

نادیده گرفتن تحلیل‌ها و بینش‌های داده‌ها

مدیریت و تجزیه و تحلیل داده ها هنوز یک چالش برای بسیاری از مشاغل کوچک است. در حالی که مطمئناً در چند سال گذشته پیشرفت‌هایی حاصل شده است،

اما همه مشاغل از داده‌های بازاریابی خود استفاده نمی‌کنند، زیرا بسیاری از آنها نتوانستند شاخص‌های کلیدی عملکرد [KPIs] را ردیابی کنند یا از داده ها برای بهینه سازی استراتژی‌ها استفاده کنند.

طبق نظرسنجی CMO 2017، یک نظرسنجی از بازاریابان برتر در ایالات متحده، 60.8٪ از CMOها از تجزیه و تحلیل خود استفاده بیشتری نمی‌کنند؛

چه به دلیل نداشتن ابزار یا فرآیندهای سنجش موفقیت یا به دلیل نداشتن افراد مورد نیاز، با مهارت‌هایی برای پیوند دادن تجزیه و تحلیل خود به بازاریابی.

این آمار نگران کننده است، زیرا ردیابی و تجزیه و تحلیل معیارهای عملکرد بازاریابی، برای اطلاع از تصمیم گیری اساسی است.

استراتژی‌های زیادی برای استفاده از ابزارهای تحلیلی و بینش داده‌ها، برای بهبود مستمر بازاریابی شما وجود دارد. اینها شامل شناسایی معیارهایی است که با اهداف بازاریابی شما همسو هستند،

مانند ترافیک وب سایت، نرخ تبدیل، نرخ باز شدن ایمیل یا تعامل در رسانه‌های اجتماعی. این KPIها به عنوان معیاری برای ارزیابی موفقیت کمپین‌های شما عمل می‌کنند.

سرمای‌گذاری در پلتفرم‌های قوی تجزیه و تحلیل مانند Google Analytics، Adobe Analytics، یا ابزارهای تجزیه و تحلیل رسانه‌های اجتماعی همچنین داده‌های عمیقی را در مورد رفتار کاربر، جمعیت شناسی، منابع ترافیک و موارد دیگر ارائه می‌دهدو

به شما این امکان را می‌دهد که بینش ارزشمندی در مورد تعاملات مخاطبان خود با کانال‌های بازاریابی به دست آورید. .

همچنین ایده خوبی است که سفر مشتری را در نقاط مختلف و کانال‌های مختلف ترسیم کنید تا مسیر تبدیل را درک کنید. تجزیه و تحلیل کنید که چگونه تلاش‌های بازاریابی مختلف بر هر مرحله از سفر تأثیر می‌گذارد و فرصت‌های بهینه سازی یا بهبود را شناسایی کنید.

کلمات پایانی

مرز باریکی بین موفقیت و شکست برای هر کسب‌وکار کوچکی، در یک سفر مقیاس‌پذیر وجود دارد؛ مخصوصاً وقتی صحبت از بازاریابی می‌شود.

در حالی که این یک علم دقیق نیست و یک فرمول جادویی وجود ندارد، با توانایی تشخیص و اجتناب از اشتباهات پرهزینه، می‌توانید اطمینان حاصل کنید که یک استراتژی بازاریابی مناسب در اختیار دارید و شانس خود را برای دستیابی به مشتریان بیشتر و رشد سودآور افزایش می‌دهید.

منبع

مطالب مرتبط