10 مورد از اشتباهات بزرگ قانونی کارآفرینان که مرتکب میشوند

فهرست مطالب

اشتباهات بزرگ قانونی کارآفرینان که مرتکب میشوند ‌می‌تواند در زندگی یک ‌‌استارت‌آپ مخاطره آمیز باشد؛ یک چرخش اشتباه فاجعه بار است. کنستانس باگلی، استاد مدرسه بازرگانی ‌‌هاروارد، در مورد متداول‌ترین شکست‌های قانونی کارآفرینان، از استخدام وکیل اشتباه گرفته تا طرح کسب‌وکار، بحث می‌کند.

کانی بگلی، دانشیار دانشکده بازرگانی‌‌هاروارد، با انعکاس مکالمات با دانشجویان سابقی که ‌‌سرمایه‌گذاری‌‌های تجاری را آغاز کرده‌اند، ‌می‌گوید:

«من داستان‌‌های جنگ زیادی شنیده ام. برای آماده کردن دانشجویان فعلی برای مسابقه طرح کسب و کار HBS، باگلی سمیناری برگزار می‌کند که در آن، این داستان‌های جنگ را با کارآفرینان احتمالی به اشتراک می‌گذارد، در قالب فهرستی از “ده اشتباهات برتر” قانونی که اغلب توسط افراد ناآگاه مرتکب می‌شوند.

بعلاوه، باگلی دوره انتخابی سال دوم “جنبه‌‌های حقوقی کارآفرینی” را تدریس ‌می‌کند، که مسائلی را که معمولاً کارآفرینان در راه‌اندازی و اداره یک تجارت با آن مواجه ‌می‌شوند، از جمله مسائل مربوط به اوراق بهادار و حقوق مالکیت معنوی را پوشش ‌می‌دهد.”

تدریس و تحقیق باگلی بر جنبه‌‌های قانونی کارآفرینی و حاکمیت شرکتی متمرکز است. قبل از آمدن به HBS در سال 2000، او در مدرسه بازرگانی استنفورد تدریس ‌می‌کرد و قبل از آن شریک اوراق بهادار شرکتی، در دفتر سانفرانسیسکو، در شرکت حقوقی بینگهام مک کاچن بود.

او نویسنده یا مؤلف چندین کتاب درسی، از جمله ویرایش دوم کتاب راهنمای کارآفرین برای قانون تجارت است، که به تازگی منتشر شده است.

باگلی اخیراً با مجله کسب و کار جدید مدرسه بازرگانی‌‌هاروارد ملاقات کرد و در مورد مسائل حقوقی که معمولاً کارآفرینان با آن مواجه هستند و همچنین افکار خود در مورد چگونگی برخورد موفق با آنها صحبت کرد.

از نظر باگلی، بسیاری از کارآفرینان تمایل دارند که فکر کنند وکلا ‌می‌توانند مسائل حقوقی را حل کنند و بیش از حد به وکیل تفویض کنند.

او ‌می‌گوید: «در حالی که زبان قانون ‌می‌تواند ترسناک باشد، مفاهیم معمولاً کاملاً ساده هستند. وکلا تمایل دارند ریسک گریز باشند، و اگر به آنها تفویض کنید، معمولاً از مشکلات قانونی دور ‌می‌شوید، اما اغلب ‌می‌توانند اهداف تجاری شما را به خطر بیندازند.

هدف من از این دوره – و برای هدایتگری که به کارآفرینان ارائه ‌می‌دهم – این است که به آنها آرامش کافی را با مفاهیم حقوقی بدهیم، تا در هدایت فرآیند احساس اطمینان کنند و راه‌هایی را که قانون یک محدودیت است، و همچنین روش هایی را که در آن قانون ابزاری است که می‌تواند به شما در ایجاد و کسب ارزش کمک کند، درک کنند.»

وکلایی که هیچ تجربه ای در کار با کارآفرینان و سرمایه‌داران مخاطره آمیز ندارند، به احتمال زیاد بر روی چیزهای اشتباه تمرکز خواهند کرد.-کنستانس باگلی

10 مورد از اشتباهات بزرگ قانونی کارآفرینان

شماره 10: ناتوانی در ادغام زودهنگام.

یکی از مشکلاتی که در اینجا به وجود ‌می‌آید، به اصطلاح «بنیانگذار فراموش شده» است: شریکی که در شروع ‌‌سرمایه‌گذاری شرکت دارد، متعاقباً ترک ‌می‌کند.

وقتی سرمایه‌گذاری انجام می‌شود یا آماده عرضه عمو‌می ‌است، این شریک احتمالاً با دیدگاهی متوقع از میزان مشارکتش بازمی‌گردد و تقاضای برابری می‌کند.

این مشکل با ادغام زودهنگام و انتشار سهام به مؤسسین، مشروط به واگذاری، قابل رفع است. هر موسس باید با در نظر گرفتن جزئی برای سهام خود، تمام اختراعات و کارهای مربوط به تجارت پیشنهادی شرکت را به شرکت جدید واگذار کند.

ادغام زودهنگام – قبل از ایجاد ارزش قابل توجه و قبل از هر رویداد مالی که ارزش ضمنی سهام را ایجاد ‌می‌کند – همچنین به جلوگیری از مشکلات مالیاتی احتمالی برای “سهام ارزان” کمک ‌می‌کند.

تلفیق خیلی دیر، و انتشار سهام ارزان قیمت برای بنیانگذاران، همزمان با فروخته شدن سهام بسیار گرانتر به سرمایه گذاران، ‌می‌تواند مشکلات مالیاتی ایجاد کند، زمانی که IRS استدلال ‌می‌کند که تفاوت در قیمت سهام در واقع درآمدی برای کارآفرین است.

شماره 9: انتشار سهام موسس بدون واگذاری.

به زبان ساده، واگذاری، از اعضای تیم موسس که ‌‌سرمایه‌گذاری را به جلو ‌می‌برند، محافظت ‌می‌کند. اگر افراد در تیم بمانند و مثمر ثمر باشند، سهام به آن‌‌ها تعلق ‌می‌گیرد.

اگر زودتر بروند، می‌توان آن سهام را بازیابی کرد و به هرکسی که برای جایگزینی آورده شده، داد.

شماره 8: استخدام وکیلی که در برخورد با کارآفرینان و سرمایه گذاران دارای تجربه کافی نیست.

بسیاری از سرمایه گذاران خطرپذیر ‌می‌گویند که اغلب قضاوت کارآفرینان را با انتخاب مشاور حقوقی آنها ارزیابی ‌می‌کنند.

وکلایی که تجربه کار با کارآفرینان و سرمایه گذاران خطرپذیر را ندارند، به احتمال زیاد بر روی چیزهای اشتباه تمرکز ‌می‌کنند و در عین حال نمی‌توانند برخی از تله‌‌های بالقوه ظریف‌تر را تشخیص دهند.

بهتر است فردی را استخدام کنید که بازی را انجام داده است، ‌می‌داند چه چیزی استاندارد است و چه چیزی نیست، و ‌می‌تواند قراداد را سریعاً مذاکره کرده و ببندد.

شماره 7: عدم انجام به موقع انتخابات بند 83 (ب).

اگر توصیه‌‌های شماره 9 رعایت شود، سهام، مشروط به واگذاری، برای بنیانگذاران و همچنین کارکنان جدید صادر خواهد شد.

اگر سهام خریداری شود و مشمول آن چیزی باشد که IRS آن را ریسک عمده ضایعات ‌می‌نامد، آنگاه IRS خرید را بسته شده نمی‌بیند تا زمانی که این ریسک از بین نرود. وقتی سهام از بین می‌رود، این ریسک از بین می‌رود، بنابراین IRS معامله را بسته می‌داند.

سپس IRS تفاوت بین قیمت پرداخت شده در ابتدا و ارزش منصفانه بازار در آن تاریخ بعدی را محاسبه ‌می‌کند، سپس این تفاوت را به عنوان درآمد عادی مالیات ‌می‌دهد. انتخاب 83 (ب) اجازه ‌می‌دهد تا محاسبه مالیات، بر اساس ارزش در زمان انتشار سهام انجام شود که اغلب به ازای هر سهم در حد چند پنی است.

یک شرکت بدون نام، که بالاترین ارزش را ارائه ‌می‌دهد، اغلب بهترین منبع سهام نیست.-کنستانس باگلی

شماره 6: مذاکره در مورد تامین مالی سرمایه خطرپذیر، تنها بر اساس ارزش گذاری.

ارزش گذاری تنها چیزی نیست که باید هنگام انتخاب یک سرمایه گذار خطرپذیر یا هنگام مذاکره در مورد معامله، در نظر گرفت.

راه‌های زیادی برای سرمایه‌گذاران خطرپذیر وجود دارد که در صورت پرداخت قیمت بالا برای سهام، غرامت دریافت کنند.

این موارد شامل الزام شرکت ترجیحی با سود انباشته بالا، حقوق بازخرید قابل اعمال تنها پس از چندین سال، و فروش سهام به کمترین کمترین قیمت فروش بدون سقف، به عنوان قیمت اختیار تعدیل شده یا نسبت تبدیل برای سهامداران موجود است.

باید پرسید شهرت این شرکت چیست؟ ‌‌آیا آنها سابقه ایستادن در کنار کارآفرین را در صورت لغزش کارآفرین دارند؟ ‌‌آیا آنها ارتباطات خوبی در صنعت دارند؟

در تلاش برای ایجاد اتحاد، ‌‌آیا آنها بازیگران بزرگ را ‌می‌شناسند؟ یک شرکت بی‌نام که بالاترین ارزش گذاری را ارائه ‌می‌دهد، اغلب بهترین منبع سرمایه نیست.

شماره 5: در انتظار بررسی حفاظت از مالکیت معنوی بین المللی.

اختراعات به صورت کشور به کشور (با یک درخواست واحد در دسترس، برای اتحادیه اروپا) اعطا ‌می‌شود. در ایالات متحده، اگر اختراعی فروخته یا عمو‌می‌شود، یک سال مهلت برای ثبت درخواست ثبت اختراع وجود دارد.

در هر جای دیگری، اگر اختراع قبل از ثبت درخواست ثبت اختراع فروخته یا عمو‌می‌شود، اختراع در آن کشور غیرقابل ثبت است.

به عنوان مثال، اگر اختراع، به طور عمو‌می‌ برای یک تبعه ژاپنی که از یک نمایشگاه تجاری در ایالات متحده بازدید ‌می‌کند افشا شود، طبق قانون ثبت اختراع ژاپن، اگر هیچ درخواست ثبت اختراع ثبت نشده باشد، این افشا، اختراع را در ژاپن غیرقابل ثبت ‌می‌کند.

همین امر در مورد علائم تجاری نیز صادق است. ممکن است مبلغ هنگفتی برای توسعه یک برند در ایالات متحده هزینه شود، اما زمانی که محصول به خارج از کشور ارسال می‌شود، می‌تواند علائم تجاری شرکت‌هایی را که در خارج از ایالات متحده با کالاهای مشابه معامله می‌کنند، نقض کند.

فرد باید انتخاب‌‌های هوشمندانه ای داشته باشد که فکر ‌‌کند بازارهایش کجاست و چقدر پول خرج کند تا مطمئن شود که برند در آن بازارها موجود است.

شماره 4: افشای اختراعات بدون توافق عدم افشا یا قبل از ثبت درخواست ثبت اختراع.

اگر حمایت از حق ثبت اختراع به دست نیامده باشد، یا در مواردی که حق ثبت اختراع در دسترس نیست، تنها حمایت، حفظ چیزی به عنوان یک راز تجاری است. برای انجام این کار، باید نشان داد که آنها اقدامات معقولی را برای مخفی نگه داشتن آن از رقبا انجام داده‌اند.

‌‌آیا عاقلانه است که با سرمایه‌گذاران خطرپذیر بالقوه یک توافق نامه عدم افشا را به امضا برسانیم؟ در حالت ایده‌آل، بله، اما بیشتر آنها این کار را نمی‌کنند.

قبل از افشای اطلاعات برای هر کسی، باید یاد بگیرید که چه کسی به یکپارچگی در صنعت شهرت دارد. در برخورد با بیشتر افراد، عاقلانه است که از آنها بخواهید قراردادهای عدم افشا را امضا کنند.

نیازی به توضیح نیست، اما باید گفت که آنها تصدیق می‌کنند که ممکن است در معرض اسرار تجاری قرار بگیرند، و موافقت می‌کنند که بدون اجازه، از آنها استفاده یا آنها را افشا نکنند.

طرح‌‌های کسب و کار باید صریحاً در صفحه جلد قید کنند که محرمانه و اختصاصی هستند. این به ‌اندازه یک توافق نامه عدم افشای اطلاعات قوی نیست، اما قوانین، در برخی ایالت‌‌ها نشان ‌می‌دهد که اگر شخصی بداند که در معرض یک اسرار تجاری قرار گرفته است، نمی‌تواند از آن استفاده کند یا بدون اجازه مالک، آن را افشا کند.

‌‌آیا ‌می‌توان از کارآفرینان به دلیل کلاهبرداری توسط سرمایه گذارانشان شکایت کرد؟ بله.-کنستانس باگلی

شماره 3: راه‌اندازی یک کسب و کار وقتی که توسط یک رقیب بالقوه استخدام شده‌اید، یا استخدام کارمندان بدون بررسی توافقات آنها با کارفرمای فعلی و آگاهی آنها از اسرار تجاری.

قانون واضح است که اگر شخصی، در حال حاضر برای یک شرکت کار ‌می‌کند، به ویژه اگر او یک کارمند کلیدی باشد، نمی‌تواند یک تجارت رقیب را اداره کند.

حتی صرفاً ادغام ممکن است، جرقه شکایت از سوی کارفرمای فعلی را ایجاد کند. کارآفرینان بالقوه باید ابتدا به کارفرمای فعلی خود مراجعه کنند و یا استعفا دهند یا به آنها بگویند که در حال انجام چه کاری هستند و از آنها بپرسند که ‌‌آیاعلاقه مند به ‌‌سرمایه‌گذاری هستند یا خیر.

به طور شگفت انگیزی، این اغلب یک راه بسیار آرام برای پایان دادن به آن رابطه است. آن‌ها تحت هیچ شرایطی نباید ماهیت کسب و کار جدید را نادرست معرفی کنند.

حتی پس از ترک کارفرمای فعلی، باز هم نمی‌توان از اسرار تجاری شرکت استفاده کرد یا آن را فاش ساخت. بر اساس دکترین به اصطلاح افشای اجتناب ناپذیر، اگر فردی در محل کار خود در معرض اسرار تجاری قرار گرفته باشد و برای شخص دیگری کار کند،

و اگر مسئولیت‌های او در شغل جدید به‌اندازه کافی مشابه باشد، برخی از دادگاه‌ها به این نتیجه می‌رسند که  اجتناب‌ناپذیر است که از اطلاعاتی که از موقعیت قبلی داشتند استفاده کنند.

آنها ممکن است با حکمی‌ روبرو شوند که آنها را از کار کردن برای کارفرمای جدید منع ‌می‌کند تا چند ماه بگذرد و اسرار تجاری آنها کهنه شده باشد.

همچنین به دانستن اینکه ‌‌آیا استخدام‌کنندگان بالقوه مشمول پیمان‌هایی برای عدم رقابت هستند یا خیر، کمک می‌کند. ایالتها از نظر میزان قابل اجرا احکامشان، بودنشان متفاوت هستند، اما نباید تصور کرد که قابل اجرا نیستند.

همچنین باید بررسی کرد که چه تکالیفی از اختراعات ممکن است امضا شده باشد. پرونده‌های پرسنل باید بررسی شوند و استخدام‌شدگان باید پرونده‌های خود را بررسی کنند تا مطمئن شوند که میثاق شرکت نکردن در رقابت یا واگذاری اختراعات در یک توافقنامه عدم افشای امضا شده، گنجانده نشده است.

شماره 2: وعده دادن بیش از آنچه که می تواند در طرح کسب و کار ارائه شود و عدم رعایت قوانین اوراق بهادار ایالتی و فدرال.

اگر کسی قول دهد کاری را انجام دهد و بداند که نمی‌تواند به آن وعده عمل کند، تقلب محسوب ‌می‌شود. در یک طرح کسب و کار، فرد باید یک ارزیابی صادقانه از آنچه انجام پذیر است انجام دهد و مفروضات خود را بیان کند؛

بنابراین شخصی که پول ‌می‌گذارد ‌می‌تواند قضاوت کند که ‌‌آیا آنها واقع‌بین هستند یا خیر. ‌‌آیا کارآفرینان ‌می‌توانند توسط سرمایه‌گذاران خود به دلیل کلاهبرداری شکایت کنند؟

بله. تلاش برای ایجاد کمی ارزش‌گذاری اضافی، از طریق اعداد و ارقام، اعتبار را از بین ‌می‌برد، اعتماد سرمایه گذاران را کاهش ‌می‌دهد، و در نهایت توانایی دریافت دورهای بعدی تامین مالی را مختل ‌می‌کند.

در نهایت، هر کسی که سهام یا سایر اوراق بهادار را ‌می‌فروشد باید با ثبت اوراق بهادار (که برای یک استارت‌آپ نادر است) یا رعایت تمام شرایط برای معافیت قابل اعمال، با قوانین اوراق بهادار فدرال و ایالتی مطابقت کند.

بی توجهی به قانون هیچ توجیهی ندارد. همانطور که یک قاضی در تصمیمی ‌مبنی بر تایید محکومیت‌‌های کیفری به دلیل نقض قوانین اوراق بهادار بیان کرد: “هیچ کس با نیمی ‌از مغز نمی‌تواند “فرصتی برای ‌‌سرمایه‌گذاری در شرکت ما” ارائه دهد، بدون اینکه بداند نظارتی در آنجا وجود دارد.”

شماره 1: فکر کردن به اینکه هر مشکل حقوقی را ‌می‌توان بعدا حل کرد.

این تمایل وجود دارد که فکر کنید، “وقتی بودجه‌ام را دریافت کردم و وقتی راه افتادم، زمانی برای استخدام وکلا دارم؛

در حال حاضر، تا جایی که ‌می‌توانم برای انجام طرح تجاری خود ‌می‌دوم. و جمع آوری پول می‌کنم.” این یک منطق کوته بینانه است.

بسیاری از نکاتی که در اینجا ذکر شد، مشکلاتی هستند که نمی‌توان آنها را بعداً اصلاح کرد. ‌‌آیا این بدان معناست که باید تمام وقت، تلاش و هزینه خود را صرف مسائل حقوقی کرد؟

خیر. اما این دلیل خوبی برای استخدام یک وکیل شایسته است. استعدادهای عالی حقوقی را ‌می‌توان با پول نسبتاً کمی‌در مراحل اولیه حفظ کرد. درست کردن آن در ابتدا، بسیار راحتتر از تلاش، برای مرتب کردن همه چیز و اصلاح آن است.

منبع

مطالب مرتبط